۱۳۹۱ خرداد ۲۱, یکشنبه

امشب پی بردم که وجود داری

امشب پی بردم که وجود داری , بسان قطره ای از زندگی که از هیچ جاری باشد . با چشم باز، در ظلمت محض دراز کشیده بودم که ناگهان در دل تاریکی، جرقه ای از آگاهی و اطمینان درخیش : آری، تو آنجا بودی . وجود داشتی . گویی تیری به قلبم خورده بود . و وقتی صدای نامرتب و پر هیاهوی ضربانش را باز شنیدم احساس کردم تا خرخره در گودال وحشتناکی از تردید و وحشت فرو رفته ام .سعی کن بفهمی ... من از دیگران نمی ترسم . با دیگران کاری ندارم . از خدا هم نمی ترسم . به این حرفها اعتقادی ندارم . از درد هم نمی ترسم . ترس من از توست . از تو که سرنوشت، وجودت را از هیچربود و به جدار بطن من چسباند . هر چند همیشه انتظارت را کشیده ام، هیچگاه آمادگی پذیرایی از تو را نداشته ام و همیشه این سوال وحشتناک برایم مطرح بوده است : نکند دوست نداشته باشی به دنیا بیایی ؟ نکند نخواهی زاده شوی ؟ نکند روزی به سرم فریاد بکشی که : " چه کسی از تو خواسته بود مرا به دنیا بیاوری ؟ چرا مرا درست کردی؟ چرا ؟"
اوریانا فالاچی

نامه به کودکی که هرگز زاده نشد


تو دختری یا پسر؟ دلم می خواد دختر باشی و یه روز چیزایی که من الان حس می کنم حس کنی مادرم می گه : دختر دنیا اومدن یه بدبختیه و من اصلا حرفش رو قبول ندارم. زن بودن خیلی قشنگه چیزیه که یه شجاعت تموم نشدنی می خواد یه جنگ که پایون نداره خیلی باید بجنگی تا بتونی بگی وقتی حوا سیب ممنوعه رو چید گناه بوجود نیومد. اون روز یه قدرت باشکوه متولد شد که بهش نافرمانی می گن


اگه تو پسر به دنیا بیای ام خوشحال می شم! شاید حتی بیشتر از دختر بودنت  اون وقت مزه ی بردگی بعضی از تحقیرا رو نمی چشی! می تونی هر وقت دلت خواست شورش کنی
اگر پسر باشی باید یه جور دیگه از ستم ها و بردگی ها رو تحمل کنی! خیال نکن زندگی واسه ی مردا خیلی آسونه اگه قوی باشی یه سری مسئولیت سنگین رو سرت آوار می شه!
چون ریش داری اگه نوازش بخوای یا گریه کنی همه بهت می خندننامه به کودکی که هرگز زاده نشد / اوریانا فالاچی

۱۳۹۱ خرداد ۲۰, شنبه

تصمیمات بچه گانه

گاهی وقتا با چشم خودت میبینی که دوستت یا فامیلت یا یه کسی که حداقل مثه بقیه آدما نیست و یکم واست مهمه داره تصمیم احمقانه می گیره حتی بهش هم میگی و جواب میده که : بله می دونم ولی چیکار کنم؟ و تو بهش بهش میگی این راهش نیست حداقل دست نگه دار
اما به هر حال خریت محض اونو به سمتی میبره که مجبوره اجازه بده اون کار صورت بگیره
و امروز بعد از 4 سال می بینی که داره جور اون تصمیم غلطی که گرفته رو می کشه و خدا فقط خدا می دونه که تا کی باید پاسوز این تصمیم باشه
دوستان عزیز سرنوشت و قسمت و هرچی خدا بخواد و... اینا همش کشکه
این ما هستیم که سرنوشته خودمونو با تصمیماتی که تو زندگی میگیرم رقم میزنیم
حواسمون باشه از روی حماقت تصمیم نگیریم 

:|

در عرض یک دقیقه می شود یک نفر را خُرد کرد
در یک ساعت می شود کسی را دوست داشت
در یک روز می شود عاشق شد
ولی یک عمر طول خواهد کشید تا کسی را فراموش کرد

آقامون
گابریل گارسیا مارکز